لجستیک یا آمادگاری یعنی مدیریت جریان کالا ، اطلاعات و یا هر نوع منابع دیگر؛ مانند انرژی یا انسانها بین محل تولید یا محل موجودی تا نقطه مصرف یا مورد نیاز برای برآورده کردن نیازهای مصرفی ( معمولاٌ در سازمانهای نظامی).لجستیک شامل یکپارچه سازی اطلاعات، حمل و نقل، موجودی کالا، انبارداری، جابجایی کالا و بسته بندی و در مواردی نیز شامل امنیت نیز میشود.لجستیک قسمتی از زنجیره تامین است که ارزش زمان و مکان را به آن را میافزاید.
این لغت ریشهای یونانی دارد و در موارد نظامی برای جابجایی جنگافزار، مهمات و جیره غذایی در مواقع حرکت از مکان اصلی به سمت خط مقدم استفاده میشود. در زبان یونانی، رومی و امپراطوری رم شرقی، نظامیانی وجود داشتند با نام LOGISTIKAS که وظیفه مسائل مالی و تقسیم مایحتاج بر عهده آنان بوده است.در واژهنامه آکسفورد لجستیک به این صورت تعریف شده: قسمتی از علوم نظامی که وظیفه تهیه و تحویل آماد و جابجایی مواد و افراد و تجهیزات را دارد، و در دیکشنری دیگری به این صورت تعریف شده است : مدت زمانی که برای مهیا کردن منابع مورد نیاز است.همینطور لجستیک به صورت عمومی شاخهای از علوم مهندسی است که سیستمهای انسانی بجای سیستمهای ماشینی ایجاد میکند. (از ویکیپدیا+)
لجستیشنها نوابغی بودند که از نبوغشان استفاده میکردند تا مقادیر عظیمی تجهیزات و مایحتاج را بدون توجه به سختی راه و صعبالعبور بودن اقلیمها به فواصلی دور انتقال دهند، به جایی که به آنها نیاز بود. برای رسیدن به این هدف لجستیشنهای باستان فقط از نیروی انسانی و نیروی مکانیکی خالص استفاده میکردند. زمانی طولانی قبل از اینکه شرکتهایی مانند UPS به وجود بیایند این لجستیشنهای باستانی ناخواسته سنگبنای تجارت امروز را بنا نهادند.
۱-اسکندر مقدونی
حتی بعد از حدود ۲۳۰۰ سال از زمان زندگی اسکندر مقدونی، هنوز هم از این فرمانده نظامی خشن به عنوان یکی از بزرگترین شخصیتهای تاکتیکی و لجستیکی تاریخ یاد میشود. مدت کوتاهی بعد از اینکه اسکندر حاکم مقدونیه شد کشورگشایی را آغاز کرد که تا پایان عمرش به طول انجامید.در بیست و یک سالگی، اسکندر با چهل هزار سرباز و ۶۰۰۰ اسبسوار و ذخیرهی آذوغهای اندک به آسیای صغیر رفت. او زمانبندی سفر دریایی و ذخیرهی آذوقهی سی روزهاش را طوری با دقت زمانبندی کرده بود که تا ده روز بعد از روزی که میخواست حملهاش را آغاز کند دوام آورد.
روی خشکی ارتش اسکندر فقط توان حمل ده روز ذخیرهی غذا را داشت، با این حال آنها هر روز تقریبا سی کیلومتر پیشروی میکردند. این سرعت به اسکندر کمک کرد تا ایران و هند را با نیرویی که در نهایت به ۹۰۰۰۰ نفر رسید فتح کند. معروف است که اسکندر گفته بود متخصصان لجستیک من بسیار جدیاند، زیرا میدانند اگر لشکرکشی من شکست بخورد اولین کسانی خواهند بود که میکشمشان. اسکندر مقدونی فردی پیشرو در لجستیک و کارآمدی بود.
۲-هانیبال
مدت کوتاهی بعد از کشورگشایی افسانهای اسکندر مقدونی هانیبال تبدیل به نیروی مقتدر اروپا و منطقه مدیترانه شد. استفاده شجاعانه هانیبال از فیلهای جنگی ورودش به امپراطوری روم را به یکی از شاخصترین وقایع تاریخ نظامی تبدیل کرد. هانیبال با ۳۸۰۰۰ سرباز پیاده، ۸۰۰۰ سوار و ۳۷ فیل به شبهجزیره ایبری رسید.
ارتش هانیبال ۲۴۰۰ کیلومتر را در ۵ ماه طی کرد، تقریبا با سرعتی معادل ۲۰ تا ۳۰ کیلومتر در روز. بالا رفتن از کوههای پیرنه و رد شدن از رشته کوه آلپ تنها دستآوردهای این ارتش نبود. ارتش هانیبال برای رد شدن از رود رن دو روز صرف طراحی و ساخت کلک کرد تا بتواند فیلها را نیز عبور دهد.
در یک مورد هانیبال پنج روز برای یک نزاع که فقط چند دقیقه طول کشید برنامهریزی کرد. ارتش او با حدود ۲۴ عدد از ۳۷ فیل جنگی به قلب منطقه رومیها رسید، و با اینکه در جنگ بزرگ پانیک دوم از رومیها شکست خورد، اما به دلیل مهارتهای لجستیک نوآورش بسیار تاثیرگذار بود. هانیبال در زمان خودش از جدیدترین استراتژیهای لجستیک و پیشرفتهترین ابزارهای حمل و نقل موجود بهره جست.
این مقاله نیویورک تایمز را برای کسب اطلاعات دربارهی اینکه هانیبال از کجا فیل گیر آورده بود میتوانید بخوانید.
۳-سان تزو
این نظریهپرداز نظامی بخاطر نگارش کتاب هنر جنگ در حدود ۲۵۰۰ سال پیش مشهور است. سان تزو درطول کتابش بارها دربارهی اهمیت لجستیک بحث میکند. این کتاب باستانی بسار منعطف است و افراد زیادی قواعد آن را به تجارت و بازرگانی و علوم لجستیک مدرن تعمیم دادهاند. قواعد راهنمای این کتاب حول محور پنج مورد اساسی میگردد و آنطور که تزو میگوید، استراتژیهای لجستیک بعد از محاسبات و برنامهریزی و مقداریابی سومین مورد مهم است، حتی مهمتر از تعادل قدرت و شانس پیروزی، زیرا موفقیت از لحاظ لجستیکیست که این موارد را تعیین میکند. از لحاظ فلسفی تزو بر اهمیت تکنیکهای لجستیک کارا برای انجام هرکاری تاکید کرد.
۴-چنگیزخان مغول
امپراطوری مغول ابرقدرتی نظامی بوده که استراتژیهای لجستیک فوقالعادهای داشتهاست. هم چنگیزخان و هم نوهاش قوبلای خان لجستیشن]ایی عالی بودهاند که به ارتشهایشان کمک کردند تا در نبردهای خونین پیروز شوند.
نیروهای مغول خانوادههایشان را نیز به همراه ارتش میاوردند، به آنها قلاب ماهیگیری و تجهیزاتی داده میشد تا بتوانند از منابع غذایی طبیعی استفاده کنند. به هر سرباز سه یا چهار اسب و مقدار زیادی تیر داده میشد. ارتش میتوانس از اسبهای اضافی به عنوان ذخیره آذوغه اضطراری استفاده کند. این استراتژی ارتش را وادار میکرد که همیشه مرتع و منبع آب برای چهارپایان پیدا کند اما به هر حال موفقیتآمیز ، کارآمد و نیازمند کمترین منابع بود، که امروزه هم ویژگیهای مطلوبیاند.
منبع+
پینوشت: در آینده قصد دارم مانند همین پست را درباره شخصیتهای ایرانی هم بنویسم.